درباره وبلاگ منوی اصلی آخرین مطالب پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 9
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 71640
|
مهدی موعود
دوشنبه 91 شهریور 13 :: 5:56 عصر :: نویسنده : فاطمه زهرا
عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه داردصبح بیتو رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد بیتو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد بیتو میگویند تعطیل است کار عشقبازی عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد جغد بر ویرانه میخواند به انکار تو اما خاک این ویرانهها بویی از آن گنجینه دارد خواستم از رنجش دوری بگویم یادم آمد عشق با آزار خویشاوندی دیرینه دارد روی آنم نیست تا در آرزو دستی برآرم ای خوش آن دستی که رنگ آبرو از پینه دارد در هوای عاشقان پر میکشد با بیقراری آن کبوتر چاهی زخمی که او در سینه دارد ناگهان قفل بزرگ تیرگی را میگشاید آنکه در دستش کلید شهر پر آیینه دارد
شعر بسیار زیبای بالا رو که فکر می کنم شاعرش قیصر امین پور باشه در قسمت نظرات سایت حاج اقا شهاب مرادی دیدم و حیفم اومد شما از اون بی نصیب باشید موضوع مطلب : |
||